ماجرای تهران رفتن
سلام قندک من بالاخره یه فرصت کوچک پیدا کردم که به خونه اینترنتی گل پسرم سر بزنم امروز میخوام برا پسر نازم آقا محمد حسین جریان رفتن به تهران رو تعریف کنم: قرار ما با خانم دکتر مصدق این طوری بود که مامان 15 روز قبل از عمل یعنی 15 شهریور تهران باشه. ولی از اونجایی که مامان دلش نمی اومد بابا رو تنها بزاره و از طرف دیگه علاقه ای به آوارگی تو تهران نداشت و مامان جون(مامان مامان) باید خونه و زندگیش رو ول میکرد و با مامان می آمد و خونه مامان جون آواره میموند قرار شد یک هفته قبل یعنی 22 شهریور مامان عازم تهران بشه. خلاصه دو روز قبل مامان جون و خاله مامان اومدن و ساک گل پسر رو جمع کردن موند ساک مامان که اصلا توان و حوصله ای برا جمع ...
نویسنده :
زهرا
13:51